یک مجموعه، یک هفته، به سمت ارزش آفرینی - وبلاگ عکس

به گزارش وبلاگ عکس، در زمانی نه چندان دور و حتی شاید همین حالا، آینده شغلی که برای فرزندانمان متصور بودیم، محدود به چند رشته و عنوان شغلی معین بود. اغلب بچه ها یا باید دکتر می شدند یا مهندس و یا در بهترین حالت در یکی از سازمان های دولتی موقعیتی پیدا می کردند.اما امروز تعریف شغل و انتخاب آن به کلی تغییر نموده است. حالا در بسیاری از شرکت ها و سازمان های عظیم، با عناوین و موقعیت های شغلی روبرو هستیم که شاید حتی اسم آنها را هم نشنیده باشیم ؛ عناوین و موقعیت هایی که شاید اگر از دوران دانشجویی و حتی قبل از آن با آنها آشنا می شدیم، راستا زندگی مان به کلی تغییر می کرد.

با یادآوری این مقدمات تصمیم گرفتم تا با یاری مصاحبه با برخی از افراد شاغل در این موقعیت ها، با مهارت ها و توانایی های آنها بیشتر آشنا شوم و شناخت خودم و اطرافیانم را از جهانی مشاغل و آینده شغلی، کمی عمیق تر کنم.

دیجی کالا یکی از سازمان هایی است که در حوزه تشکیل تیم های جدید و موقعیت های شغلی ناب، حرف های زیادی برای گفتن دارد. به همین دلیل برای آغاز، به سراغ تیم مدیریت عملکرد این سازمان رفتم تا ببینم درطول روز چه کارهایی انجام می دهند و چه چیزهایی برای آنها اولویت دارد و خلاصه اینکه اگر ما هم بخواهیم روزی در این موقعیت مشغول به کار شویم، چه ویژگی هایی باید داشته باشیم. با اعضای اصلی تیم، یعنی صبا غفاری، الهه میرزا علیپور و کمال ریاضی جلسه ای محبت آمیز داشتم و یک ساعتی با هم گپ زدیم. آنچه در ادامه می خوانید، نکات اصلی و مهم ترین بخش های همین جلسه گفت وگوست، به امید آشنایی هرچه بیشتر ما با مشاغل جهانی امروز و پیدا کردن شغلی که از داشتن آن شادمان باشیم.

در دفتر دیجی کالا همه چیز همان طور است که باید باشد. وقتی با کسی قرار داری، از همان ابتدای ورود تا لحظه ای که می خواهی از ساختمان خارج شوی، از نگهبانان که هنگام ورود تو را می پذیرند تا تیمی که به ملاقاتشان می روی، همه و همه سعی می نمایند تا بهترین خودشان باشند و تمام کوشششان را برای آنکه کارها خوب پیش برود، انجام می دهند. تیم مدیریت عملکرد، یکی از تیم های مستقر در واحد منابع انسانی دیجی کالا ست. قرار ملاقاتمان راس ساعت تعیین انجام می گردد. قبل ازجلسه درباره رزومه کاری هر یک از افرادی که با آنها مصاحبه دارم، مطالعه نموده ام و رزومه هر یک از آنها، از دیگری پر و پیمان تر بوده است. نکته ای که اینجا در دیجی کالا بیش ازهمه توجهم را جلب می نماید، این است که با اینکه حجم کار روزانه افراد بسیار بالاست، اما اثری از خستگی یا ناامیدی، درصورتشان نیست. بعدتر، وقتی از صبا غفاری و دیگر اعضای تیم، درباره کارهای روزانه اش می پرسم و اشتیاق و علاقه اش را می بینم، علت این مسئله را بهتر درک می کنم. تا زمانی که عاشق کارت باشی، هر چقدر هم که کار سنگین باشد، افسرده نخواهی شد.

اتاق جلسه ما یک اتاق شیشه ای معمولی ا ست که هم صندلی های چوبی و فلزی و هم چند مبل شنی راحتی دارد، کف زمین با چمن مصنوعی فرش شده است. چند بالشت برای وقت مبادا و نشستن روی زمین تعبیه شده است. من در ابتدای جلسه به رسم تمام چارچوب های ذهنی قبلی، روی صندلی های چوبی می نشینم اما بعد از گذشت چند دقیقه، یخم آب می گردد! یکی از بالشتک ها را بر می دارم و می نشینم کف زمین! انگار تازه وارد گفت وگو شده ایم. با اینکه تا به حال یکدیگر را ندیده ایم، اما حالا انگار سال ها ست همدیگر را می شناسیم. البته شوخی های بجای تیم مدیریت عملکرد هم در این گفت وگوی صمیمی بی تاثیر نبود!

مدیریت عملکرد یعنی چه؟! با ذکر مثال!

از گفت وگوی 4نفره مان و کمی مطالعه، اینطور می فهمم که مدیریت عملکرد، عنوانی ا ست که هم مباحث مدیریت و هم مباحث استراتژی را در برمی گیرد. به عبارت دیگر، باید بدانیم در هر سازمانی اهدافی وجود دارد که هر مجموعه برای رسیدن به آنها کوشش می نماید. تیم مدیریت عملکرد، کوشش می نماید تا با یاری مدیران هر تیم، این اهداف را در دسته های کوچک تر طبقه بندی کند و مطمئن گردد همه تیم ها از اولویت این اهداف آگاهند. وظیفه دیگر این تیم، تسهیل فرایند رسیدن به این اهداف است. نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که در تمام این مراحل ، خود آدم ها هستند و گروه مدیریت عملکرد سعی می نمایند که این اتفاق راحت تر بیفتد. در مرحله بعد باید از این اهداف و نحوه رسیدن به آنها، نتیجه بگیرند و دلیل های رسیدن یا نرسیدن به هر هدف را تحلیل نمایند. آیا محیط تاثیرگذار بوده است؟ آیا منابع مناسب بوده اند؟ آیا به هر اولویت به اندازه کافی پرداخته شده است؟ در نهایت، نتیجه تمام این آنالیز ها می گردد یک گزارش که در اختیار مدیر هر تیم قرار می گیرد و یاری می نماید تا برای تعریف اهداف بعدی بهتر تصمیم بگیرد.

سوالات سرنوشت ساز…

اگر هنوز متوجه کل ماجرا نشده اید، بگذارید بیشترتوضیح بدهم، اینها مهم ترین سوالاتی ا ست که هر عضو تیم مدیریت عملکرد باید از خودش بپرسد:

• آیا همه ما برای رسیدن به هدفی که برای سازمان اهمیت دارد، همسو هستیم؟
• در جهت رسیدن به این اهداف چقدر پیروز یا ناپیروزیم؟
• دلایل این پیروزیت ها یا عدم پیروزیت ها چیست؟
• برنامه های بعدی ما برای این پیروزیت ها یا عدم پیروزیت ها چیست؟

با جواب دادن به این سوالات، می توان یاری کرد که تیم های درون یک سازمان درک بهتری نسبت به عملکرد خودشان داشته باشند و با دورنمای بهتری حرکت نمایند. این مسئله، یکی از وظایف اصلی تیم مدیریت عملکرد است.

دخالت موقوف!

مطالب مرتبط

افزایش بهره وری کار تیمی در تیم های عظیم

23 اردیبهشت 99 94

چگونه با کار تیمی حرفه ای قد استارتاپمان را بلندتر کنیم؟

18 خرداد 98 9,133

باید اعتراف کنم که من هم مانند هرانسان عادی دیگری گاهی دچار خطای پیش داوری می شوم. از ابتدای جلسه و با آشنا شدن با مفهوم مدیریت عملکرد، یکی دو باری احساس کردم که شاید تیم مدیریت عملکرد با تصمیم گیری بجای افراد به آنها می گوید که چه کار بنمایند و چه کار ننمایند. اگر شما هم مثل من فکر می کنید، باید همین جا اعلام کنم که در طول مصاحبه یک ساعته ای که با این 3نفر داشتم، از هر 10جمله، در 9 جمله، تاکید آنها بر این بود که تحت هیچ شرایطی، اجازه تصمیم گیری به جای شخص دیگر را به خود نمی دهند بلکه گزارش هایی که می دهند، به تیم ها یاری می نماید تا خودشان تصمیمات آینده را بگیرند. پس اگر عاشق فیلم های سارق و پلیسی و کارآگاهی هستید و تا اینجای کار با خودتان فکر کردید حالا که استخدام اداره پلیس نشدید، مدیریت عملکرد همان چیزی ا ست که مناسب شماست، باید بگویم سخت در اشتباهید. اعضای این تیم بیش از هر چیز تسهیلگرند.

چه نکاتی در بحث مدیریت عملکرد، اهمیت بیشتری دارند؟

برای مدیریت عملکرد یک عبارت جالبی وجود دارد که می گوید تا زمانی که چیزی را اندازه گیری نکنی، نمی توانی کنترلش کنی و تا زمانی که نتوانی کنترلش کنی، بهبودی صورت نمی گیرد. جمله آخر را دوباره بخوانید! تمام فرایند اندازه گیری که در یک تیم استاندارد و حرفه ای اتفاق می افتد، در راستای بهبود فرایند است نه در راستای پیدا کردن مقصر. نکته دیگری که از حرف های آقای ریاضی فهمیدم، مثال کشتی است. کشتی ای را تصور کنید که به سمت هدفی تعیین می رود و هر کس در آن نقش تعیینی دارد. گاهی هوا طوفانی می گردد و گاهی همه چیز همان طور که باید پیش می رود. کسی که تصمیم گیرنده نهایی برای کشتی ا ست، کسی نیست جز ناخدا. اگر بخواهیم طبق همین مثال صندلی تیم مدیریت عملکرد را توصیف کنیم، این تیم نقشه راه را در اختیار ناخدا قرار می دهد و دورنمایی از شرایط را در اختیار او می گذارد. نکته آخر اینکه اعضای تیم مدیریت عملکرد باید همه چیز را تا جایی که می توانند دقیق و بدون خطا اندازه گیری نمایند. پس یادمان باشد که در این عنوان شغلی با داده های عددی زیادی سروکار خواهیم داشت.

هم روانشناس، هم مهندس

بحث مدیریت عملکرد یک پدیده چندگانه است؛ در واقع ترکیبی ا ست از مدیریت و مهندسی. این نکته باعث می گردد تا موقعیت شغلی جذابی برای افرادی که ذهن چندگانه دارند، باشد. در این موقعیت شغلی، هم باید نگاه انسانی داشته باشی و هم باید بتوانی با داده ها کار بکنی. موضوعی که وجود دارد این است که در بسیاری از شرکت ها، مدیریت عملکرد یکی از وظایف مدیران است. در دیجی کالا، این وظیفه بر عهده مدیران هم هست، با این حال، این تیم به صورت متمرکز اینجا هستند تا یاری بیشتری بنمایند. برای آنها داشتن نگاه انسانی و مهارت های درون فردی به همان اندازه مهم است که کار با داده ها و محاصبات مهم است.حالا که تا اینجا درباره مفهوم این موقعیت شغلی و ویژگی های آن گفتم، ضروری است این را هم یادآوری کنم که درباره دیجی کالا تفاوت هایی وجود دارد که این سازمان را تا حدودی متمایز می نماید. اول اینکه وقتی سازمانی مثل دیجی کالا خیلی عظیم می گردد، هم از نظر بازار و هم از نظر تنوع منابع انسانی، لزوم وجود نگاهی یکپارچه که بتواند تمام تیم ها را همسو با هم نگاه دارد و نگاهی از بالا داشته باشد، اهمیت بیشتری پیدا می نماید، چون تفاوت ها بیشتر می گردد و در این شرایط وجود تیمی که نگاهی یکپارچه داشته باشد، بسیار حیاتی ا ست. با همین رویکرد است که تیم مدیریت عملکرد تمام کوشش خودش را برای ارائه دور نمای بهتر از فرایند رشد تیم ها می نماید.

دومین چیزی که در دیجی کالا متفاوت است، متدولوژی است. اینطور که از صحبت ها و اطلاعاتی که به دست آورده ام، برداشت می کنم، در دیجی کالا همه تیم ها از روش به روز استفاده می نمایند که در عین حال آن را با توجه به نیازها و شرایط جامعه بومی نموده اند. این متدولوژی، روشی است که با آزمون خطای بسیار به دست آمده و هم از دانش و اطلاعات روز جهان استفاده می نماید و هم شرایط جامعه ایران را در نظر می گیرد.

نکته دیگر، این مسئله است که بیشتر دانشجویان حوزه مدیریت و منابع انسانی، در طول دانشگاه با واژه مدیریت عملکرد آشنا می شوند. با این حال، مطالب دانشگاه تا حدود زیادی مبهم و تئوری ا ست. دیجی کالا فضایی را فراهم نموده تا در آن از این اطلاعات صرف در مدیریت عملکرد فاصله بگیریم و ابعاد عملی تری از این رشته را پیدا کنیم.

برای این موقعیت شغلی، چه ویژگی هایی باید داشته باشم؟

مهم ترین چیزی که یک عضو تیم مدیریت عملکرد باید داشته باشد، داشتن دید سیستماتیک است. این را از توجه زیاد اعضای گروه به بیان گزاره های منطقی می فهم. وقتی دید سیستماتیک و طبقه بندی شده ای داشته باشی، دیگر کمتر از واژه هایی مثل همه یا هیچ استفاده می کنی و اغلب و گاهی و تقریبا هم به دایره لغاتت راه پیدا می نماید.

بعد از دید سیستماتیک، نکته ای که اگر هزار بار هم روی آن تاکید کنیم کم است، رویکرد حل مسئله است. در تیم مدیریت عملکرد، تحت هیچ شرایطی نباید دنبال مقصر گشت و فقط و فقط باید به حل مسئله فکر کنیم. انعطاف پذیری در کنار دید تحلیلی، کلید پیروزیت در این موقعیت شغلی است. به زبان ساده تر برای این موقعیت شغلی، باید تشنه حل مسئله بود؛ چرا که بیشترین چیزی که با آن سر و کار دارید، مسئله است و کافی ا ست کمی بی دقتی کنید تا یک فاجعه به بار بیاید.

اگر بخواهیم یک مهارت دیگر را هم اضافه کنیم، باید به مهارت های ارتباطی اشاره نمود. در سازمان های آینده و حتی همین الان، هیچ چیز در خلأ اتفاق نمی افتد! یعنی قطعا ارتباطات بین آدم ها، هر روز خیلی پر رنگ تر خواهد شد. ارتباطات یکی از مهم ترین مهارت هاست چرا که در تیم مدیریت عملکرد شما باید با تمام افراد در موقعیت های مختلف در ارتباط باشید و از دریچه همدلی و درک متقابل با هر کدام گفت وگو کنید.

مطالبی که خواندید، حاصل گفت وگوی یک ساعته من به علاوه مطالعه شخصی درباره این موقعیت شغلی بود. حالا که این متن را می نویسم و چند روزی از گفت وگوی ما گذشته ، خاطره ای از جلسه مان در ذهنم دارم که فکر می کنم تا سرانجام عمر فراموشش نخواهم کرد. جایی از اعضای تیم پرسیدم که اولین باری که با مفهوم مدیریت عملکرد آشنا شدند کی بود؟ می خواستم بدانم آیا دانشگاه در جهت آشنایی با این موقعیت شغلی درست عمل نموده است یا نه و آیا همه آنها در دانشگاه این واژه به گوششان خورده؟ هنوز سوالم تمام نشده بود که آقای ریاضی با اطمینان کامل جواب داد: از دبستان! البته از خیلی قبل تر، مدیریت عملکرد در زندگی ما نقش پررنگی دارد اما در دوران تحصیل هم نظام مدرسه به ما دورنمایی از عملکردمان ارائه می نماید!

حالا حتی بیشتر از قبل فهمیده ام چرا این افراد ارزش آفرین و خستگی ناپذیرند. کار برای این افراد، به معنای خود زندگی ا ست.